هوا بارانی و خدا از همیشه به من نزدیک تر بود ...
آهسته در گوشم زمزمه کرد :
ای انسان ... به باران بنگر که چگونه خود را عاشقانه فدا می کند، تا حیاتی نو
به ارمغان آورد
و به آفتاب نگاه کن ،
صادقانه می سوزد تا گرمای وجودش چرخه ی زندگی را بچرخاند
حال ای انسان ... به خاک نظاره کن
که با چه گذشتی به همه اجازه می دهد تا از ذره ذره ی وجودش بهره مند شوند
و به ماه فکر کن ...
او فداکارانه نور را از آفتاب تقاضا می کند ، تا تو ای انسان ، در تاریکی شب نهراسی ...
ادامه مطلب ...
موضوعات: عشق الهی,
[ بازدید : 369 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ سه شنبه 13 آبان 1393 ] [ 19:49 ] [ سحر ]
[ ]